اما.....

اما ...

اما عزیز خسته و داغدار من...   

 
با همه اشتیاقم...

بگذار در سودای با تو بودن بمانم

بگذار هیچ جلوه ای از زمین در تصویر عاشقانه و خدایی خیال من نباشد

بگذار در اشتیاق دیدار تو بمانم...

بگذار نفسهایم در آرزوی دیدار تو به شماره افتد...

بگذار همه آن چیزهایی که خدا بی حضور مادی تو

بر من بخشیده است...دست نخورده بماند

بگذار لطافت انتظار را در سینه پر اندوه خود

به تمامی لمس کنم.....

بگذار افقهای خیالم را برای دیدار تو

به نظاره بنشینم....

بگذار خلوتگاه درونم با هاله ای از نور خدایگونه روحت پوشانده شود...

بگذار در حسرت دیدار تو بمانم...

بگذار سوز و گداز سینه ام....پر جوش بماند...

بگذار پر التهاب بمانم....

بگذار همیشه و برای ابد.... 

 
دلتنگ تو بمانم...

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ http://ghatipati79.blogsky.com

سلام. با تبادل لینک موا فقی؟

دریا شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ http://azjensebaran.blogsky.com

سلام و سپاس از حضورت نازی جان
چقدر این پست قشنگ بود...

نظر لطفته عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد